آتئیسم یا خداناباوری یا بیخدایی یا خداانکاری یا الحاد در معنای رد باور به وجود خدا است. بیخدایی نقطه روبروی خداباوری است، که در کلیترین شکل، اعتقاد به وجود حداقل یک خدا میباشد.
|
دئیسم معتقد است عقل انسان مىتواند بدون توسّل يا تكيه به الهام، وحى و تعهد به مذهب، به وجود خداوند آگاهى و اذعان داشته باشد.
|
پلورالیسم دینی (کثرتانگاری یا فراوانی) معتقد است که دو فرقه دینی، در عین حال که گرایشهای خاص و متفاوت از هم دارند، به هم احترام میگذارند و عملاً با یکدیگر درگیر نمیشوند در عین حال که هر کسی نظر خودش را صحیح و نظریه بقیه را نادرست میداند اما در عمل، برادرانه زندگی میکنند. |
اومانیسم یا انسان گرایی، انسان را محور ارزشها قرار می دهد یعنی اصالت به اراده و خواست او داده می شود. در این نظریه همه چیز از انسان شروع شده و به انسان نیز ختم می شود و هیچ حقیقتی برتر از انسان وجود ندارد بنابراین اومانیسم در مقابل مکتب دین که بر اساس خدا محوری می باشد قرار گرفته است.
|
سکولاریسم یا گیتی گرایی یا جدا انگاری دین از سیاست معتقد به جدایی نهادهای حکومتی و کسانی که بر مسند دولت مینشینند، از نهادهای مذهبی و مقامهای مذهبی است. این تفکر به صورت کلی ریشه در عصر روشنگری در اروپا دارد. مفاهیمی مانند جدایی دین از سیاست، جدایی کلیسا و حکومت در آمریکا، و لائیسیته در فرانسه و ترکیه بر پایه سکولاریسم بنا شدهاند.
|
منظور از مكتب نيهيليسم « nihilismus» نوعي از نحوه فكر و انديشه است كه هر نوع شناخت، ارزش و يا وجود را انكار مي نمايد. نيهيل به معناي هيچ و نفي فعل مي باشد. هواداران اين نوع نگرش، كسب شناخت و معرفت از جهان را ناممكن مي دانند و بر اين باورند كه هر نوع عقيده و ايمان نسبت به مسائل مربوط به هستي، پوچ مي باشد. اين افراد تمامي مقررات و سنت ها را به ديده تحقير مي نگرند و به اين دليل به پوچ گرايي يا واهي انگاري معروف شده اند.
|