بیان مساله: معماری، تنها به تأمین نیازهای مادی و فیزیکی انسان محدود نگشته و لذا؛ معماریای که باهدف آسایش و آرامش انسان صورت پذیرد، حاصل تفک ّر و
ذهنیت او بوده و بدین سبب درجهت پاسخ به نیازهای فرامادی وی عمل خواهد نمود. ازطرفی، در عصرحاضر گرایش به طراحی معماری با تأکید بّر شّناخت، تّداو و
الها از الگوها جایگاه واالیی داشته و معماران برجسته تجربیاتی درآن دارند. لذا؛ بهنظر میرسد بهدلیل عد شناخت صحیح ازالگوها و ماهیتشّان تّا بّهامروز، مرزبنّدی
چندان مشخصی بین آنها ازلحاظ قابلیت ماندگاریشان صورت نگرفته است. بدینجهت دانستن مفاهیم مرتبط با الگو میتواند تعیین کنندۀ مسّیر طّراح بّرای انتخّا
الگوهای ماندگار طراحی و بالتبع آن، ایجادکنندۀ کیفیت مطلو و مانا در فضای معماری باشد. همانطورکه سالینگروس معتقداست؛ الگوها یکی از مبانیهای الز برای
ارتباط دادن راهحلهای طراحی با انسان هستند. بدین ترتیب با تأکید بر ماندگاری الگوها، سعی برآن است تا الیههای مفهومی در معماری امروز تداو یافته که شناخت
ماهیت این الگوها از ابعاد گوناگون ضرورتِ تحقیق حاضر بهشمار میآید.
سوال تحقیق: این پژوهش، به دنبال پاسخ به این سؤال است که الگوها دارای چه مفاهیم و ماهیاتی بوده و چه ارتباطی میان آنها و اصول ماندگاری الکساندر برای
ماندگارشدنشان وجود دارد؟
اهداف تحقیق: این پژوهش، باهدف درک ماهیت الگوهای ماندگارِ معماری ایران، از طریق بررسی همبستگی و میزان ارتبّاط میّان الگوهّای معمّاری بّا نیازهّای
فرازمان_مکان انسانی بهعنوان یکی از عوامل مؤثر بر ماندگاری از دیدگاه کریستوفر الکساندر، صورت میپذیرد.
روش تحقیق: پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد کم ی مبتنی بر روش پیمایش، از جنس توصیفی_همبستگی بوده که برای این منظور عالوه بر تحلیل کیفی الگوها
و عوامل ماندگاری، به تحلیل کم ی آنها با استفاده از طراحی پرسشنامه و تحلیل رفتار ساکنان بناها بر اساس حجم نمونه و تبدیل یافتههای کیفی به مؤلفههای کم ی
1 از طریق نر افزارspss و آزمونکایدو پرداخته که پس از آزمون فرضیۀ تحقیق و درک وجود رابطه میان دو متغیر، برای درک شد ت رابطه میان آنها از آزمون فی
نیز
استفاده شده است.
مهمترین یافتهها و نتیجهگیری تحقیق: نتایج این پژوهش نشان میدهد؛ بین الگوهای معماری و شاخص نیازهای انسانی ارتباط معناداری از طریق نوع، نحوه
و زمان اکتسا آنها وجود دارد (05/0